به گزارش چامه شمال، انگار تقدیر نمی چرخد گاهی به کام آدمیزاد. آخر بار که دیدمش دل کنده بود از رویای کارمندی و میخواست کسب و کاری راه بیاندازد. دیگر داشت دیر می شد چراکه ۴ دهه از عمرش رفته بود.
رفیق دانشگاهی اولین نفری نیست که در سودای استخدام سوخت و آخرین نفر هم نخواهد بود. بسیاری از غریب و آشنا را سراغ دارم که در حسرت استخدام ماندند و هیچگاه به قامت یک کارمند درنیامدند.
دوستِ حسرت به دل، آخربار از رابطهبازی گفته بود و اینکه اگر پارتی جور می کرد، این مرتبه حتماً کارمند میشد. از باب رابطه و لابی گفت و اینکه قانونمداری کشک است.
پُربیراه هم نمی گفت این بنده ی خدا... چند وقتیست دوزاریام افتاده که برخی مدیران دستگاههای اجرایی، ضابطه را ذبح و قصه فامیلبازیشان گوش فلک را پُر کرده.
اصلاً چرا راه دور؟ همین بیخ گوشمان... گاردِ جنگل، بعد از راهنمایی و رانندگی!
بله! کلاغها خبر آورده اند: حدود ۴۰ نیرو بدون آزمون در عرض ۵ ماه در اداره کل منابع طبیعی منطقه ساری رفته اند پشتِ میز. گویا مدیرکل نورسیده بیکار ننشسته و از اقوام و خویشان گرفته تا دوستان همه را نمکگیر کرده و نشانده پای سفره منابع طبیعی.
و جذب نیروی بیضابطه در این اداره تا بدانجا پیش رفته که مسئول حراست که خود حافظ و نگهدار سازمان مربوطه است هم در این فامیلبازی شریک شده. گویا نمک هم خود گندیده است.
در مجال قبلی از جناب مدیرکلِ بیکلام گفتیم و از تپق ها و تپشهای فراوانِ نطقهایش و اینکه جابجاییها در این اداره به سامان نیست و شایستگی جایگاهی نداشته و اکنون از این بیقانونی پرده برمی داریم.
شاید مدیران ارشد استان هشدار اولمان را نشنیده باشند و یا صلاح نبوده که بشنوند اما این بار رساتر بانگ می زنیم که "رابطه بیداد می کند!"
آقای استاندار! لطفاً از جناب مدیرکلتان سوالات ذیل را بپرسید و اگر قانع نشدید، زودتر دست بکار شوید که شورتر از شور نداریم.
اول اینکه، دستگاه های نظارتی در باب جذب نیروها چرا نظارتی ندارند؟
دوم، مگر سازمان تخصصی حفظ و حراست از منابع طبیعی نباید نیروهای متخصص و کارآمد بکار بندد؟
سوم، استخدام بانوان در ادارهای که فی نفسه ماهیت حفاظت دارد آیا توجیه دارد؟
چهارم، نقش حراست در اینگونه سازمان ها چگونه است و چرا حراست، حراست نمی شود؟
پنجم، آیا وظیفه منابع طبیعی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است که جناب مدیر می فرمایند: برای جلوگیری از افسردگی جوانان، آنان را بکار می گیرم؟
ششم، چرا نیروهای بکار گرفته شده در محل کارشان حاضر نیستند و مدیران بالادستی حتی یکبار رویتشان نکردهاند؟
و کلام پایانی اینکه؛ جوانان مستعد، متخصص و نخبه فراوانی در این سرزمین چشمشان به عدالت است و تلاش می کنند تا سهمی از جذب نیرو داشته باشند. جوانان بدونپارتی و بیپشتوانهای که مرارتهای بسیاری به جان خریدند تا سرانجامشان نیک و خوش باشد اما زهی خیال باطل!
آقای استاندار! مگرنهاینکه متولیان امر باید با پاکدستی و درستی، شایستهها را قانونی بکار گیرند تا حقی تضییع نشود و عدلی خدشهدار نگردد.
مگرنهاینکه جنابتان مکرر فرمودهاید: من حامی جوانان بدونپارتی هستم!
به امید آن روز که مدیران شایسته، صندلیها را پُر کنند. و به امید آنکه مدیران ارشد استان با بررسی همهجانبه این رخداد نامیمون، عدالت را برقرار و ناپاکی را پاک کنند.
انتهای پیام/
منبع: خبرشمال