logo

کد خبر : 2252
تاریخ خبر : 1402/04/29
تا ابد خادم این تبار محترمم
نذر ارباب

تا ابد خادم این تبار محترمم

اعلامیه اش را به دیوار حسینیه که می بینم، وا می روم. پیرغلام رفته. "کربلایی اسرافیل" رفته. آنهم حالا. حالا که باید مهمان داری کند و مجلس اربابش را بچرخاند.

رقیه توسلی

به گزارش چامه شمال، با خودم می گویم یعنی دیگر نیست؟... نیست که با آن صورت مهربان و محاسن سفید و شال سبز، چشم و چراغ حسینیه باشد؟... مرد اول هیئت باشد... بانی پشت پرده صدها امر خیر... راهنمایی و بزرگتری و پدری کند... تکه کلامش را بگوید. بگوید؛ "عزیزانم نوکری خود را دست کم نگیرید"... چای دارچین دَم بگذارد و اسپند دود کند و پابه‌پای جوان ها در جواب مداح، صدا سر دهد که؛ جانم حسین/ایمانم حسین/عُقبایم حسین...

اعلامیه اش را به دیوار حسینیه که می بینم، وا می روم. پیرغلام رفته. "کربلایی اسرافیل" رفته. آنهم حالا. حالا که باید مهمان داری کند و مجلس اربابش را بچرخاند. حالا که دلمان از رفتن های کرونای نامرد به اندازه کافی خون است. توی ماهی که گوشه کنار هیئت یکسر خاطره ی اوست، صفای احوالپرسی هایش.

توی جمع زنانه همه دارند از او حرف می زنند. از روی گشاده و از خدماتش. از دستگیری هایی که کرده. از ارادتش به ابی عبدالله. و البته از داغ نبودنش.

صلوات و فاتحه و شهادت خیر است که پشت سرش جاریست.

کسی پشت بلندگو زیارت عاشورا می خواند و نمی دانم چرا توی بند بند سلام ها، انگار پیرغلام را می بینم. اشک ها و عاشقانه ها و رازهایی که با این حسینیه داشته. که یک آن پچ پچه ای می پیچد و همه صورت می چرخانند سمت درب مجلس. همراه بقیه می شوم و نگاه می کنم. باورم نمی شود خانواده پیرغلام اسرافیل آمده اند روضه. روی چادر دخترش، شال سبز است. شالی آشنا. کمی بعد از گروهشان چند نفر سینی به دست، چای و خرمای محترمانه تعارف می کنند. قلبم خوشحال می شود. برای او که رفته اما تمام قد حاضر است. برای عطر دارچین که توی حسینیه پخش شده. برای او که هنوز خادم خیمه سیدالشهداست.

زهی خیال باطل! چرا فکر می کردم پیرغلام ها که بروند، برای همیشه رفته اند!

 

پی نوشتیکی از مداحان تعریف می کرد چای ریز مسجدمان فوت کرد. دو سه شب بعد خوابش را دیدم و گفتم: "مشت علی" چه خبر؟

گفت: این باغ و قصر را به من دادند. شب اول قبرم آقا امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم، صدا زد آقا مشهدی علی خوش آمدی. مشهدی علی شما زحمت کشیدی ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چای ریختی... این عطیه و هدیه ماست به شما تا روز قیامت جبران کنیم.

انتهای پیام/