در پناه تو

در پناه تو

"خاتون"، هرروز جور قشنگی صدایتان میزند...

رقیه توسلی

به گزارش چامه شمال، "خاتون"، هرروز جور قشنگی صدایتان میزند...

ظهری "حاج علی اکبر" دو کیسه برنج، نشانم داد و گفت اینها -اگر خدا قبول کند- پیشکش آشپزخانه حضرت است. نذر است...

"رامین" داده پشت اتوبوسش، خطاط با رنگ سبز به شما سلام بدهد...

"آقا فرهاد" دارد کتاب شعرش را از زیارت می نویسد...

"ماه تی تیِ" خدابیامرز وصیت کرد ثلث اموالش هزینه زائرسرا شود...

از محالات است "حامد" ساعتش را کوک نکند روی هشت. می گوید عرض ادب به شما، می سازدش...

"مونا" انگشتری هدیه گرفته برای پدرش. از آنها که بگمانم دل هر بیننده ای را بقاپد. نام مبارک شما حکاکیست روی سنگش...

"باباجعفر" توی پنجاه سال مغازه داری نبوده روزی بی رخصت شما کلید بچرخاند توی قفل...

دیروز "سینا و مریم" خبر داده اند به عشق امام غریب، اسم دوقلوهایشان را گذاشته اند؛ رضاداد و رضایار...

مادر "نیلا" نقاشی دخترش را گذاشته توی گروه. نقاش کوچولو کولاک کرده. یکطرف گنبدِ طلا کشیده و یکطرف کاغذ را پُر کرده از کبوتر. کبوترهای خوشحال. برای تک تک کبوترها جای نوک یک نیم دایره گذاشته...

"دکتر کیانی"، سالهاست به نشانه ارادت به آستان تان، چهارشنبه ها ویزیت رایگان انجام می دهد و ...

سلام آقاجان! سلام یا علی بن موسی الرضا(ع)!
گفتم از خاتون و حاج علی اکبر و ماه تی تی و آقا فرهاد و جناب دکتر بنویسم و عرض کنم که خیلی سال است ماها دلمان کبوتر گنبد شماست.

سنجاق
آه! تا یادم نرفته از "محمدعلی" هم بگویم که چند ماه است تمرین آواز می کند و ما هر دفعه که صدایش را شنیدیم، شدیم ابر بهار. می دانید آقاجان، آخر دارد قطعه ی "آمدم ای شاه..." را دَم می گیرد.
انتهای پیام/


ارسال دیدگاه