حسین احمدی

به گزارش چامه شمال، طی روزهای گذشته دو مطلب با عناوین "سوء مدیریت در عودت اعتبار ۱۹ میلیاردی مسکن مددجویان بهزیستی مازندران" و ️"مدیرکل بهزیستی به فکر به‌زیستی نیست" منتشر کردم و متصور بودم که مدیرکل دستگاه مربوطه که از دولت سیزدهم بر کرسی این سازمان حیاتی جلوس کرده، دستی بجنباند تا کارکنان دستگاه مطبوعش روزگار سهل‌تری را سپری کنند. اما با تماس‌های مکرری که داشتم، دریافتم اوضاع به همان منوال است و کارکنان بهزیستی مازندران همچنان در تنگنا بسر می‌برند و گشایشی نشده است.

کارکنان محجوب بهزیستی مازندران که از واریز‌های متوالی ادارات‌کل بهزیستی استان‌های دیگر باخبرند، این سوال را در سر دارند که چرا در روزهای پایانی سال، حق و حقوق‌شان پرداخت نمی‌شود!؟

در پیچ و خم تلخی حکایت‌های معیشتی این مجموعه بودم که خبر استخدام‌های غیرقانونی متعجب‌ترم کرد... استخدام نورچشمی‌ها و آقازاده‌ها.

متاسفانه استخدام غیرقانونی در دستگاه‌های اجرایی مازندران مساله تازه‌ای نیست و بارها از جذب دُردانه‌ها نوشتم. آخرین بارش هم برمی‌گردد به جذب غیرقانونی ۳۵۰ نفر در شرکت گاز و ۴۰ نفر دیگر در اداره‌کل منابع طبیعی مازندران طی سنوات گذشته.

شنیده‌ها حاکی است طی دو سال اخیر در دولت‌های سیزدهم و چهاردهم بر اجرای دقیق قوانین استخدامی و پرهیز از هرگونه جذب بی‌ضابطه نیرو تاکید شده است درحالیکه بهزیستی مازندران اقدام به بکارگیری نیروهایی خارج از ضوابط کرده و از سوی دیگر این نیروها در حوزه‌هایی غیر از حوزه جذب شده، مشغول به فعالیت شدند.

بکارگیری بی‌آزمون فرزندان دو تن از مسئولین فعلی بهزیستی مازندران در مرکز استان، بکارگیری نیرو تحت عنوان خدمه در مسئولیت دفتر دو اداره شهرستانی در شرق و یکی از شهرهای مرکزی استان، جذب خارج از ضابطه فردی معلول در یکی از شهرهای غرب استان درحالیکه آزمون استخدامی معلولین به تازگی برگزار شده است و بکارگیری نیروی خدمه در حوزه امور مالی یکی از ادارات بهزیستی شهرستانی، همگی از مواردیست که طی دوسال گذشته در قالب نیروهای حجمی و شرکتی جذب شدند.

شاید مدیران ارشد استان، پیام‌های اول‌مان را نشنیده باشند و یا صلاح نبوده که بشنوند اما دوباره می‌نویسم که بهزیستی مازندران احتیاج به کمک دارد و باید درمان شود.

آقای استاندار! لطفاً از مدیرکل‌تان سوالات ذیل را بپرسید و اگر قانع نشدید، زودتر دست بکار شوید که شورتر از شور نداریم.

یکم؛ چرا دستگاه‌های اجرایی در باب جذب نیروها، نظارت نمی‌شوند؟

دوم؛ مگر سازمان تخصصی بهزیستی نباید نیروهای متخصص و کارآمد بکار گیرد؟

سوم؛ چرا نیروهای بکار گرفته شده در محل موردنظر مشغول بکار نیستند؟

چهارم؛ اگر وظیفه بهزیستی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی است پس چرا به مجموعه کارکنان خودش کم‌تعهد است و آسیب و صدمه وارد می‌کند؟

و در پایان اینکه؛ جوانان مستعد، متخصص و نخبه فراوانی در این سرزمین چشم‌شان به عدالت است و امیدوارانه تلاش می‌کنند سهمی از جذب نیرو نصیب‌شان شود. جوانان بدون‌پارتی و بی‌پشتوانه‌ای که مرارت‌های بسیار به جان خریدند اما با این وجود هنوز پشت سد استخدام معطل مانده‌اند.

آقای استاندار! مگرنه‌اینکه "عدالت" کلام همیشگی رئیس دولت چهاردهم است!؟ و متولیان امر باید با تکیه بر قانون‌ و پاکدستی، شایسته‌ها را بکار گیرند تا حقی تضییع نشود و عدل خدشه‌دار نگردد!؟

به اینجای یادداشت که می‌رسم، خوف می‌کنم که خانم مدیرکل مرا روانه دستگاه قضا کند تا دیگر دست از افشاگری بردارم که به یاد این سخن استاندار مازندران می‌اُفتم که؛ "هیچ مدیری در استان حق شکایت از خبرنگاران را ندارد" و اینگونه خاطرم آسوده می‌شود‌.

به امید آن روز که مدیران لایق و توانا، صندلی‌ها را پُر کنند. آنانی که بلدند چطور زیرمجموعه‌شان را مورد تفقّد و شفقت قرار دهند و نگاه خانواده‌مدارانه داشته باشند.

انتهای پیام/