رودخانه‌ها برگشته‌اند
از خشکسالی تا تَرسالی به روایت مدیرعامل آب‌منطقه‌ای مازندران؛

رودخانه‌ها برگشته‌اند

تا می‌رسیم جلوی در ورودی سازمان، می‌آیند. تندتند. اسامی فیلم‌ها را می‌گویم. فیلم‌هایی که کارگردان‌ها در آن دوربین‌ چرخانده‌اند سمت رودخانه، چشمه، قنات و چاه تا آب را به تصویر بکشند. این گوهر بی‌مانند هستی را. فیلم‌هایی چون رنگِ خدا، خروج، رودخانه‌ها برنمی‌گردند، تنوره دیو، کاریز و... .

رقیه توسلی

به گزارش چامه شمال، بگمانم از خاصیت حضور در جمع خانواده آب منطقه‌ای یکی‌اش همین است. درک و تداعی اهمیت آب.

ساعت ۹ صبح نهمین روز از رمضان است و روی صندلی چرخدار سالن جلسات آب منطقه‌ای نشسته‌ام و دارم به تصویر قشنگ سد پُرآب توی مانیتور نگاه می‌کنم. نمی‌دانم کدام سد است اما چه اهمیتی دارد، مهم حال خوبیست که منتقل می‌کند. مهم وفور نعمت است. مهم کشاورزیست که به شالیزار و باغش قحطی نمی‌افتد. مهم ترازیست که قرار است کلافه‌ات نکند. اینکه از خشکسالی دوریم و باید تصدق ابر و برف و باران و خدا برویم.

نشست خبری دکتر داوودیان با اخبار مسرت‌بخش -که این روزها تخمش را ملخ خورده انگار- آغاز می‌شود. مدیرعامل از اوضاع مناسب بارش امسال که ۳۵۴ میلی‌متر بوده می‌گوید و از افزایش ۱۷ درصدی میزان روان‌آب رودخانه‌ها. اینکه بعد سه سال از کم‌آبی و بحران عبور کردیم و تازه قرار است سد شهید رجایی و سد البرز در ماه‌های پیش‌رو با قهقهه‌های مستانه‌شان بیشتر هم سورپرایزمان کنند.

کاش همیشه همینطور باشد. چطور؟ اینکه بعنوان خبرنگار، جَلدی بروی تا ارگانی برای پوشش اخبار، آنوقت مسئولِ مربوطه بی‌طفره و آسمان ریسمان بافی، دستت را پُر کند از گل و ریحان و بگوید وضعیت نرمال است، تاکید داشته باشد تحت کنترل است همه‌چیز، مطلعت کند جزو دستگاه‌های برتر حوزه اجرای پروژه‌هایند، یادآوری کند اعتبار و ردیف بودجه هم گرفته‌اند و خلاصه دو قدم مانده به فروردین، بهار را بپاشد توی ذهنت.

در ادامه، روابط عمومی نیمچه کلیپی پخش می‌کند مملو از خنکای چشمه‌ها و آقای مدیرعامل می‌گوید شمار رودخانه‌های مازندران به ۱۲۰ هزار می‌رسد. اینکه ما و همسایه‌مان گیلان از جمله استان‌هایی هستیم که سال آبی مساعدی داریم. اینجاست که به آنی انگار رودهای کوچک و بزرگ روان می‌شوند و خاطرات خشکسالی سه سال گذشته را می‌شویند.

داوودیان بی‌وقفه از آب حرف می‌زند. از چالش و دغدغه اینروزهای کره‌ی زمین. از سدها، بزرگترین مجتمع آبرسانی، از مجموع ذخیره برفی و چاه‌های غیرمجاز و فصل کشاورزی. و یادش نمی‌رود که مبحث پنل‌های خورشیدی را هم مطرح کند. از ۳۰ درصد برقی که شرکت‌شان بالای سقف انبارهایشان تولید کرده. مگاوات‌هایی که در ناترازی برقی که امسال در آن گیر کرده‌ایم علیمردان‌خانیست برای خودش.

پیچ و تابی به صندلی سیاهِ گردانم می‌دهم که صددرصدم برگردد به جلسه اما هر چه جلوتر می‌رویم نیمی از من مشغول مستند و سینماست. پای اکران سکانس‌‌های آبی. مثلا فیلم خروج حاتمی‌کیا ول‌کن ماجرا نیست. خصوصا آن پلان‌های فوق‌العاده‌ که آب پای پنبه‌زار جاری می‌شود. آب شیرین و ایضا آب شور.

دوباره صدای مدیر ارشد است که می‌پیچد و می‌خواهد به گوش کشاورزان برسانیم کشت دوم نکارند و به برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی دامن نزنند که اخطار و جریمه در پیش دارد و با همکاری هم بگذاریم صیانت از آب برای آینده اتفاق بیفتد و از رسانه‌ها می‌خواهد واسطه و پُل ارتباطی موثق باشند چون همیشه. که بگوییم آب آداب دارد.

انتهای نشست خبری‌ست و اینبار وسط مستند ایرانگردم. جایی حوالی زاگرس که آقای جواد قآرایی دارد از مرد عشایر می‌پرسد فردا هوا چطور است؟

که در جواب می‌شنود: عالیست. می‌خواهد باران ببارد.

پی‌نوشت:

باقی سازمان‌ها را نمی‌دانم اما بگمانم هر کسی که گذرش می‌افتد به اداره‌ی آب، زمزمه "یاحسین" یادش نرود. آقاجانم می‌گفت آب صاحب دارد.

انتهای پیام/

تصاویر خبر


ارسال دیدگاه