حسین احمدی
به گزارش چامه شمال، قرعه بازدید از کشتارگاه صنعتی "دکتر حمید" بنامم افتاد و به اتفاق همکاران رسانهای راهی "خوشرودپی" بابل شدیم تا ذبح دام سبک و سنگین را ببینیم و بنویسیم. از مردانی که برای معیشت خانواده، از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. سختکوشانی که کم از معدنکاران ندارند و روزیشان، حلالِ حلال است.
بواسطه پیشهام از مشاغل زیادی نوشتم و مشکلات حِرَف زیادی را واکاوی کردم اما این گزارش، دنیایی حرفِ گفته و ناگفته دارد.
نیسانهای آبی و گاوهای سیاه و سفید
در ورودی کشتارگاه، نیسان آبیها محمولهشان را میآورند. گاو و گوسفندانی که از سرنوشتشان بیاطلاعند. چهارپایان به خط میشوند و هر مالداری ریسمان دام خود را محکم در دست دارد تا نوبتش بشود.
دامپزشکان که معاینههای بهداشتی را انجام میدهند، حیوانات وارد خط کشتار میشوند.
از اینجای ماجرا به بعد باید وارد خط تولید شویم. گان میپوشیم و روکشهای کفش را به پا میکنیم و با ماسک و کلاه یکبار مصرف وارد سوله میشویم. یک جورهایی خودمان را نمیشناسیم. توی گرمای خرداد، لباسهای اضافه خوشایند نیست.
مسئولان کشتارگاه هشدار میدهند زمین لیز است و احتیاط شرط عقل! آهسته به پیش میرویم. یکی دوباری سُر میخوریم اما خدا یاری میکند.
حوضچه ضدعفونی را که رَد میکنیم، میرسیم به فضای دمکرده خط تولید. همانجا که تنفس گاو و گوسفندها ثقیلاش کرده.
ذبح، کسب و کار من است
سمت راست که محوطه کشتار قرار دارد، داغِ داغ است و طرف دیگر سردخانه را میبینیم. اوضاع به نحوی پیش میرود که گرما و سرما را توامان تجربه میکنیم.
کارگران نجیب با لبخند خوشامد میگویند تا هراسمان کمتر شود.
ساعت کاری خط کشتار گوسفند گویا تمام شده و حالا نوبت به قربانگاه رفتن گاوهاست.
دامهای عظیمالجثه یک به یک ذبح میشوند و خون فوران میکند. ناظر شرعی که از دامپزشکی مامور است، بر نحوه کشتار نظارت دارد.
نعرهی گاوها هولناک است و چشمم سیاهی میرود. همقطاران کمابیش حال مرا دارند و میشود رعب و بیم را در نگاهشان دید.
کار لحظهای توقف ندارد و دامها بصورت بهداشتی پوست و از وسط دو شقّه میشوند. دستگاه برشِ برقی در چشم برهمزدنی گاوها را دونیم میکند.
همهجا سرخِ سرخ است. تو بگو حتی پیرهن و پیشبند چرمی کارگران. حجم رنگ قرمز بهحدی بالاست که تندیاش جیغ میکشد.
مراحل سلاخی که تمام میشود دامهای دونیم شده با قرقرهها و کمک کارگران راهی سردخانه گشته تا یک روز آنجا میکروبزدایی شوند.
لشکر بیجان
کاور سفید، عرقمان را درآورده و حسابی چلانده شدیم. شقّههای لیبل و مُهر خورده راهی زنجیره سرد میشوند و ما هم به دنبالشان میرویم.
بخار سرد فضا را فرا گرفته و حجم بسیاری از لاشههای آویزان گاو و گوسفند جلوه خاصی به سردخانه داده.
دامهای ذبح شده تا فردا کنار هم میماند تا راهی قصابیها شوند.
لیبلهای آبی و زرد نگاهم را جلب میکند و بابت این رنگها سوال میکنم که میشنوم لاشههای لیبل زرد، ماده و آبیها، نر هستند.
برخلاف خط تولید در سردخانه لرز به جانمان میافتد. دچار تناقض شدهایم و رفتن را به ماندن ترجیح میدهیم.
دوباره با ضدعفونیکردن پاپوشها راهی فضای اداری میشویم. این بار زمین لیزتر شده و باز یکی دوباری نزدیک است سُر بخوریم.
به ساختمان اداری که وارد میشویم سمت راست اتاق مدیریت است و درب کناری اتاق ناظر شرعی.
پشت میز استقرار مییابیم تا پرسشهایمان را یک به یک مطرح و با دست پُر برگردیم ساری.
خط قرمزی نیست
مدیرکل دامپزشکی در جمع اهالی رسانه مطابق جلسات قبلی از کشتارگاههای سنتی و آسیبهای بهداشتیشان میگوید. از فشارها و رایزنیها بابت تعطیل نکردن کشتارگاههای سنتی و عزم راسخ اداره متبوعش برای ادامه این راه. از اینکه سلامت مردم اولویت اول و آخر است.
وی از بمب بیولوژیک و نظارت و سختی کار کارگران کشتارگاهها و فرآوری و بستهبندی هم میگوید.
آقاپور کاظمی مدیرکل دامپزشکی مازندران از آن دست مدیرانی است که رابطه خوبی با اهالی خبر داشته و رسانهگریز نیست. به بهانههای مختلف تورهای رسانهای برقرار میکند تا مردم را از نزدیک با عملکرد دامپزشکی در سطوح مختلف آشنا کند.
خوشرو و قاطع است و پابهپای خبرنگاران در بازدیدها حضور داشته و با تسلط کلیه مراحل را تشریح میکند که نشان از خبرگیاش بر حوزه دامپزشکی دارد.
پرونده گربهسیاه بسته شد
مدیرکل دامپزشکی مازندران با اشاره به اینکه در کمیته ساماندهی دام استان دو مصوبه در رابطه با تعطیلی کشتارگاههای آمل و رامسر صادر شد، اظهار میکند: تعطیلی کشتارگاه آمل با همه موانعی که داشت به سرانجام رسید.
حمزه آقاپور کاظمی، لفظ گربه سیاه کشتارگاههای سنتی را برای آمل بکار میبرد و میافزاید: بعد از تعطیلی این کشتارگاه مکاتباتی برای تعطیلی ۲ کشتارگاه سنتی رامسر و کلاردشت انجام شد.
وی یادآور میشود: در تاریخ ۲۱ فروردین، مُهر کشتارگاه مذکور خارج و به حراست سازمان ارسال شد.
مدیرکل دامپزشکی مازندران با اعلام اینکه تعطیلی رامسر نیز در دستور کار قرار دارد، میگوید: با افتتاح کشتارگاه صنعتی غرب استان، مشکل تامین گوشت در منطقه نداریم و اینکه قرار است کشتارگاه دیگری در شهرستان چالوس به بهرهبرداری برسد.
بمب بیولوژیک همین نزدیکیها
مدیرکل دامپزشکی مازندران با اشاره به اینکه در استان گیلان با راهاندازی ۳ کشتارگاه صنعتی، تمام سنتیها تعطیل شدند، اینگونه کشتارگاهها را یک بمب بیولوژیک خواند.
وی با بیان اینکه در بحث نظارت کوتاه نمیآییم، توضیح میدهد: بعنوان نمونه اگر دامی که سیاه زخم داشته و در کشتارگاه سنتی سرزنی شود، منجر به مرگ انسانی در منطقه خواهد شد.
آقاپور کاظمی با بیان اینکه در اینگونه کشتارگاهها، خط کشتار روی زمین بوده و شرایط زنجیره سرد وجود ندارد، ادامه میدهد: در این پروسه، آلایشها تعیین تکلیف نمیشود و بازدیدهای قبل از کشتار نیز صورت نمیگیرد. سردخانههای مناسب وجود نداشته و رعایت زنجیره انتقال، نامناسب است.
وی با اشاره به اینکه شرکتها موظف به تامین زنجیره انتقال هستند، می افزاید: معدومسازی ضایعات در دستگاه پخت ضایعات باید صورت گیرد و با توجه به اینکه کشتارگاههای سنتی اغلب در داخل شهرها قرار دارند، بوی نامطبوع و متعفن متصاعد شده از پختن ضایعات به ساکنان شهری آسیب میرساند.
مدیرکل دامپزشکی مازندران یادآور میشود: متاسفانه بسیاری از خونابههای کشتارگاههای سنتی به رودخانهها میریزد.
آقاپور کاظمی با بیان اینکه گوشت تولیدی در این روند، موازین بهداشتی و امنیت غذایی را تامین نمیکند، میگوید: مجموع این اتفاقات باعث میشود امنیت غذایی پایدار اتفاق نیفتد.
تعطیلی ۱۹ کشتارگاه
مدیرکل دامپزشکی مازندران در پاسخ به پرسش خبرنگارمان از تعطیلی ۱۹ کشتارگاه سنتی خبر میدهد و یادآور میشود: در حال حاضر ۶ کشتارگاه سنتی و ۳ کشتارگاه صنعتی در بابل، ساری و تنکابن در حال فعالیت هستند.
آقاپور کاظمی میافزاید: یک پروانه تاسیس برای شهرستان قائمشهر صادر شد که هماکنون ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد و کشتارگاه چالوس نیز ۹۰ درصد کار را به سرانجام رسانده و آماده افتتاح است. همچنین در شرق استان هم مصوبهای صادر و در مرحله صدور پروانه تاسیس برای احداث کشتارگاه قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه قطعهبندی گوشت، موجب ارزش افزوده میشود، اضافه میکند: در این راستا یک سری مراکز قطعهبندی فعالیت دارند که محصولاتشان به فروشگاهها با قالب و کیفیت موردنظر عرضه میشود.
مدیرکل دامپزشکی مازندران در پاسخ به سوال دیگر خبرنگارمان، کار در کشتارگاهها را از مشاغل سخت و زیانآور میداند و میگوید: طبق قانون کار، کارگران این حرفه پس از ۲۵ ساله سابقه بازنشسته میشوند.
آقاپور کاظمی میافزاید: صنایع غذایی محدودیت دارد و نمیتواند از نیروهای مهاجر استفاده نماید که این مساله کار را سختتر میکند.
حمید و مجید و ۲۰۰ کارگر
در ادامه مجید کشاورزی مدیرعامل مجتمع کشت و صنعت "دکتر حمید" میگوید: سال ۹۴ مقرر شده بود این مجتمع با ۵۴ پرسنل به بخش خصوصی واگذار شود که مدیریت آن را برعهده گرفتیم.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر ۲۰۰ نیرو بصورت مستقیم مشغول بکارند، میافزاید: اینجا فقط اسم کشتارگاه را یدک میکشید و با تلاش و همت توانستیم آن را بطور کامل صنعتی کنیم.
مدیرعامل مجتمع کشت و صنعت "دکتر حمید" ادامه میدهد: تقریبا ۹۰ درصد راه رفتیم و کلیه آلایشهای دامی در همینجا تبدیل میشوند.
به اینجای کلام که میرسیم از ایشان در رابطه با انگیزهاش از مدیریت این مجموعه با این حجم سختی کار میپرسم که توضیح میدهد: برادرم؛ دکتر حمید دامپزشک بود و ما هم دستی در دامپروری داشتیم و این مساله موجب شد کارِ کشتارگاه را شروع کنیم.
آقای کشاورزی در مقابل پرسش دیگرمان از این فعالیت ابراز رضایت میکند و میگوید: هرگز پشیمان نیستیم!
کشتارگاه سبز
وی با اعلام اینکه در کنار این مجموعه تولیدی، کشاورزی هم انجام میدهیم، ادامه میدهد: با بازچرخانی پسابهای کشتارگاه، باغ ۳۰ هکتاری همجوار را آبیاری میکنیم.
آقای کشاورزی با اشاره به اینکه درختان غیرمثمر هم کاشتهایم، یادآور میشود: ۲۰ هکتار را به باغ سیاه ریشه و ۸ هکتار را نیز به باغ میوه اختصاص دادیم.
این تولیدکننده موادغذایی اضافه میکند: برای اینکه ثابت کنیم پساب کشتارگاه عاری از هرگونه آلودگی است، امسال تصمیم گرفتیم بصورت پایلوت با پساب کشتارگاه، شالیکاری کنیم.
آقای کشاورزی در رابطه با آلودگیهای زیست محیطی کشتارگاه میگوید: اینجا چیز زائدی برجای نمیماند و حتی اجزای حرام دامها تبدیل به غذای حیوانات میشود.
وی از ایجاد زنجیره سرد و خط کشتار خبر میدهد و میافزاید: برای هر منطقه چندین کامیون حمل گوشت خریداری کردیم.
معضلی بنام واردات دام
مدیرعامل مجتمع کشت و صنعت "دکتر حمید" با اعلام اینکه ۸۰ درصد دام سبک و ۴۰ درصد دام سنگین از خارج استان وارد میشود، ادامه میدهد: ۲ شیفت کار میکنیم و ظرفیت کشتارگاه، ۱۰۰ راس دام سنگین و یکهزار راس دام سبک در هر شیفت است.
کشاورزی با اشاره به اینکه در حال حاضر با ۵۰ درصد ظرفیت مشغولیم، علت را تقاضای کم و ورود دام از خارج از استان عنوان میکند.
وی در رابطه با تعطیلی کشتارگاه آمل و رفع مساله تامین گوشت این شهرستان توضیح میدهد: توافقنامهای با اتحادیه قصابان آمل منعقد کردیم و گوشت را بصورت حمل رایگان به قصابان این شهرستان تحویل میدهیم.
آقای کشاورزی اعلام آمادگی میکند که کلیه پرسنل بیکار شده کشتارگاه آمل میتوانند در مجموعه "دکتر حمید" مشغول بکار شوند.
اینجا ایستگاه آخر نیست
هنگام رفتن، مینیبوس نوستالژیکی برایمان درنظر گرفته شد که راننده کولری روی اُتول فرتوتش تعبیه کرده بود اما چه سود که حریف گرمای خرداد نمیشد.
به این دلیل هنگام بازگشت، تصمیم گرفتیم با سواری برگردیم تا از خستگی سفر کم کنیم.
ازقضا مقابل ادارهکل دامپزشکی، اتومبیل کرایهای مان در اثر سهلانگاری ماشین پارکشدهای که به ناگاه دربش باز شد، دچار سانحه میشود. اما بهخیر میگذرد و پایان سفر ناخوش نمیگردد.
در همین اثنا با صحنه عجیبتری مواجه میشویم. باورتان بشود یا نه، رانندهی اتومبیل جناب مدیرکل است و خودش مابقی همکاران رسانهای را تا ساری رساند!
خواستم بگویم پس از ۷ ساعت فعالیت و تلاش، تور رسانهای به پایان میرسد و آنچه که میماند تجربیات ما از این سفر متفاوت و آقای مدیری است که همچنان روی گشاده دارد و خستگیناپذیر است.
انتهای پیام/
گزارش جامع و خواندنی بود چه زیبا تمام مراحل یک کشتارگاه را به تحریر در آورده اید. وجودتان به عزت و قلمتان مانا و پایدار باد
نیکو ، ارسال شده در 1403/03/29 11:09
گزارش بسیار خواندنی و دلچسبی بود. هر لحظه برایم تکرار خوشایندی داشت. دستمریزاد به این نگارش